من، پژمان و آیسان

ساخت وبلاگ
مهرین ماه من، خورشید و ماه تابان، آرزوی برآورده شده من ... این روزها که بوسه هایت گونه هایم را نوازش می کند، خوش بختی معنای دیگری می تواند داشته باشد؟ من تو را دارم و تو هدیه خداوند به منی و من تو را تحسین و خدای را سپاس می گزارم ...

من، پژمان و آیسان...
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0noonishd بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 15 آذر 1397 ساعت: 20:49

نگاهت می کنم،نگاهم میکنی و من از نگاه پاک توست که معنای مادری گرفته ام، به معصومیت چشمان تو مرا مادر نامیده اند؛ و من مدیون تو ام این حس اهورایی را...

مهرین ماه من،دخترک شادان من، هرروز به خود یادآور می شوم که من با تو دوباره من شده ام ...

پروردگارا سپاس و سپاس و سپاس

+ نوشته شده در شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۶ساعت 14:10 توسط مامان نونی |
من، پژمان و آیسان...
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : نگاهت,نگاهم,معنا, نویسنده : 0noonishd بازدید : 33 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 3:32

پنجشنبه با دوستان دبیرستان قرار داشتیم، البته بیشتر بچه ها در ممالک غرب به سر میبرن،ولی اکثر کسانی هم که اومدن از دوستان تجربی بودن،ولی در هر حال حس و حال خوبی بود،هرچند اگه نرگس نمی بود،من هم نمی رفتم،اما بعد از رفتن خیلی حالم خوب بود،انگار برگشته بودم به شور 15-16 سالگیم.به طرز عجیبی دیدم چقدر تعلق خاطر دارم به این جمع،چقدر در میانشان بیشتر خودم هستم! گویا حرفمان جنس شبیه تری داشت،جدا از آنهمه خاطره مشترک،انگار همان ها مانده بودیم به دور از این حرفهای خاله زنکی باب این روزها ... آیسان در میان بچه هایی که بودن بزرگتر بود،حانیه و فاطمه و نورا هم بودن ... من، پژمان و آیسان...ادامه مطلب
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : دوستان دبیرستانی,دوستان دوران دبیرستان, نویسنده : 0noonishd بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 12:53

سلام گلی..خوش گذشت کرج؟ کوتاه بود اما فکر کنم بهت خوش گذشت.روز پدر هم بود و حسابی واسه بابا و بابایا شیرین شدی و کادوهاشون رو دادی ...

من، پژمان و آیسان...
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : کرج روزنامه همشهری, نویسنده : 0noonishd بازدید : 42 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 14:04

سیزدهم بردیمت پیش خانوم دکتر واسه چکاپ؛گفت ایراد نداره وزن نگرفتی،گفت در سال دوم وزن گیری کمتره و دوکیلو وزن بگیری کافیه ... قدت رو هم ایستاده گرفت گفت روی تخت نخوابی که گریه سر ندی! مسلما وقتی توی گلو و گوشت رو نگاه کرد گریه کردی اما در کل خانوم بودی! متاسفانه امروز صبح که بیدار شدی وقت خوردن املت بالا اوردی،سرفه کردی و بالا اوردی.من گفتم شاید چون سرفت گرفته اینجوری شده؛اما دوبار دیگه هم بالا اوردی.الان منتظرم مامان بیارتت بریم دکتر... خدا کنه چیزی نباشه کوچولوی من من که فکر کنم توی مطب دکتر ویروسی شده باشی فدات شم من، پژمان و آیسان...ادامه مطلب
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0noonishd بازدید : 21 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 14:04

واقعیت اینه که بعد از اتفاقی که واسه عشق نگاریهای من و دخترم در این فضای مجازی افتاد،و با علم به اینکه هیچ وقت روح قلم رو نمی توان با صفحه کلید یکی کرد،عزم جزم کردم بر نگارش خاطرات پرنسسم ... و الان مدتهاست در تقویم روزانه نویسی دارم ... اما دلم هم گاه به گاه برای این فضا تنگ میشه؛ اینه که تصمیم گرفتم هرزگاهی هم سری به این دنیا بزنم و بنویسم از شیرینی وجود نازنینی که مرا دوباره من کرد ... پرنسس کوچولوی من این روزها به مهد کودک می رود و من چقدر خوشحال از تصمیمی که گرفته ام و از این تحول جدی زندگی هر دوی ما ... دقیقا مصادف با 34 ماهگی اولین روز مهد شروع شد... از ابت من، پژمان و آیسان...ادامه مطلب
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : بعد از مدتها دیدمش,بعد از مدتها دیدمت, نویسنده : 0noonishd بازدید : 23 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 14:04

پرنسس ناز کوچولوی من اکنون یک دختر بچه در آستانه سه سالگیست... دختر بچه است! وای خدای من یک دختر شیرین، دیگه نوزاد و نوپا نیست،کودک است و دنیای خودش، با زبانی شیرین و تاثیرگذار ... باورت می شود این همه روز گذشته؟ من مادر تو هستم،مادر یک دختر ...

حیف که این روزها بیماری و بی حوصله اما وقتی از سرکار میام دنبالت ان لبخندت تمام خستگی های بی ربط اداره را با خود به خوشی بی انتهای حضورت ربط میدهد ... من مادر تو هستم.من خوشبختم ...

من، پژمان و آیسان...
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : سی و پنج,سی و پنج فریدون جیرانی,سی و پنج درجه,سی و پنج سال در حجاب,سی و پنجمین سالگرد پیروزی,سی و پنج هفتگی بارداری,سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر,سی و پنجمین سالگرد پیروزی, اسلامی,سی و پنج سالگی,سی و پنجمین سالگرد انقلاب, نویسنده : 0noonishd بازدید : 28 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 14:04

برای تو هر آنچه در جهان روی میدهد قصه ای نهفته دارد، همیشه در پی قصه رویدادهایی ... "مامان قصه اش رو میگی برام" ... "قصه ی اونو میگم،اونو بگو" ... حتی اتفاقی که من شاهدش نبوده باشم،انگار برایت من شاهدی همیشگیم ... "مامان امروز توی مهد کیان صبحونه نخورد،قصه اش رو برام میگی که چی میشه"! ... و قصه یعنی آغاز حکایتی با یکی بود یکی نبود ... قصه خوانی های فروشگاه کتاب فرهنگ برایت جذابیتی چنان دارد که حتی ورود عمه سمانه و آیلین رو متوجه نشوی ... دقتت را دوست دارم،و امیدوارم این دقت تا حد مطلوبی دو وجودت نهادینه شود من، پژمان و آیسان...ادامه مطلب
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0noonishd بازدید : 20 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 14:04

وصفش سخته،خیلی شنیده بودم که کسی بگه به بچه ام افتخار میکنم،شاید خودمم زیاد به آیسان گفته باشم بعد از رفتار مطلاوبش و شبها قبل خواب،اما یه روزها و یه اتفاقاتی هست که وجود آدم رو شیرین میکنه،اولین بار این حس بعد از اعلام جنسیت دخترکم بود که حس کردم طعم دهانم شیرین شده! ... و این بار خودش یک فعالیت رو چنان موفقیت آمیز انجام داده بود که تمام سلول های بدنم پر از غرور و شادی بود ... وقتی در کلیسا،با آن موهای فر زیبا و لباس عروس، قدمهای موقر بر میداشت و حلقه ها به دست به سمت عروس و داماد می رفت،فلش دوربین ها و نگاه دنبال کننده مردم و لبخندهای شادشون بدرقه اش میک من، پژمان و آیسان...ادامه مطلب
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : مایه افتخار,مایه افتخار به انگلیسی,مایه های افتخار,مایه ی افتخار,مایه ی افتخار به انگلیسی, نویسنده : 0noonishd بازدید : 8 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 14:03

  خودت به خودت میگی من شیرین زبونم!! یه بار هممون رو داشتی به فامیل صدا میزدی،برام خیلی جذاب بود تسلطت! تقویم رو چند روز پیش چک میکردیم تو می پرسیدی این جا تولد کیه،و من هر ماه رو میگفتم تا رسید به آبان و تولد بابا پژمان،گفتم واسه بابا تولد بگیریم؟ خیلی جدی گفتی بذار از مامان فرشته سوال کنم!! از واژه "البته" زیاد استفاده میکنی جالبه که دو تا از همکارای آقای ادارمون رو یادت میاد و از حالشون میپرسی،و از همه جالب تر که می دونی ریسمون رفته،می پرسی کسی اومد جاش!!! تو می فهمی واحد بی مسئول نمیشه،اینا نمی فهمن!! بهت گفتم آیلین خاله آسیا گاز میگیره،میگی به خاله بگ من، پژمان و آیسان...ادامه مطلب
ما را در سایت من، پژمان و آیسان دنبال می کنید

برچسب : شیرین زبون حامد پهلان,شیرین زبونی,شیرین زبونی امید جهان,شیرین زبونی چه مهربونی,شیرین زبونم,شیرین زبون از پهلان,شیرین زبون حامد,شیرین زبونی بچه,شیرین زبون حامد پهلوان, نویسنده : 0noonishd بازدید : 29 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 14:03